آخرین مطلب وبلاگ عاشقی دروغه

سلام به همه خواننده وبلاگ حقیر من. این اولین باره که به زبونه ساده می نویسم،روزی که وبلاگ را شناختم اشتیاق عجیبی واسه نوشتن داشتم که هر روز بنویسم،اگه به آرشیو وبلاگ پرشین من برین مبینین که حتی بعضی روزها دو تا مطلب می نوشتم،اما دیگه نمی خوام بنویسم،می خوام با اجازه همه دوستای خوبم این وبلاگ و تعطلیش کنم،اول تصمیم گرفتم که حذفش کنم اما گفتم:



بماند به یادگاری


از همه دوستای خوبم که همیشه همراه من بودن ممنونم از خواهر نازنینم آزاده که از روز اول که شروع کردم با من بود،از پرهام عزیزم که هر وقت مشکلی داشتم به دادم رسیده، داداشی گلم بابک،خواهر مهربونم مریم که با حرفاش همیشه منو دل گرم کرده،از آقا احسان گل که همیشه به من لطف داشته،بوتیمار عزیز که چه می نوشتم و چه نه همراهم بوده،قاصدک عزیز،ترانه نازنینم،پرومته عزیز،هستی عزیز،و آقا مهدی عزیز،و همه دوستان همراه.
امیدوارم هر جا که هستید خوب،خوشبخت،پیروز و پاینده باشید.


به امید فردا و فرداهایی بهتر
 
آرزومند آرزوهای شما غم انگیزترین پاییز..........ستاره

دوستم داشته باش

دوستم داشته باش ، دوستم داشته باش
بادها دلتنگند ، دستها بیهوده ، چشمها بی رنگند
دوستم داشته باش
شاخه ها می لرزند ، برگها می سوزند ، یادها می گندند
باز شو تا پرواز ، سبز باش از آواز ، آشتی کن با رنگ ، عشق بازی با ساز
دوستم داشته باش
سیبها خشکیده ، یاسها پوسیده ، شیر هم ترسیده
دوستم داشته باش
عطرها در راهند ، دوستت دارم ها ، آه چه کوتاهند
دوستت خواهم داشت ، بیشتر از باران ، گرمتر از لبخند، داغ چون تابستان
دوستت خواهم داشت
شادتر خواهم شد ، ناب تر ، روشن تر ، بارور خواهم شد
دوستم داشته باش
برگ را باور کن ، آفتابی تر شو ، باغ را از بر کن
دوستم داشته باش




عطرها در راهند ، دوستت دارم ها ، آه چه کوتاهند
خواب دیدم در خواب آب آبی تر بود، نور پر سوز نبود، زخم شرم آور بود
خواب دیدم در تو، رود از تب می سوخت، نور گجسو می بافت، باغچه گل می دوخت
دوستم داشته باش
عطرها در راهند ، دوستت دارم ها ، آه چه کوتاهند


زندگی کوه بزرگی‌ست که کاهش کردیم
زندگی تکه کاهی‌ست که کوه‌اش کردیم