مگذار که عشق ، به عادتِ دوست داشتن تبدیل شود !

 

مگذار که حتی آب دادنِ گلهای باغچه ، به عادتِ آب دادنِ گلهای باغچه بدل شود !

 

عشق ، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتنِ دیگری نیست ، پیوسته نو کردنِ خواستنی ست که خود پیوسته ، خواهانِ نو شدن است و د گرگون شدن.

 

تازگی ، ذاتِ عشق است و طراوت ، بافتِ عشق . چگونه می شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت  و عشق  همچنان عشق بماند ؟

 

عشق، تن به فراموشی نمی سپارد ، مگر یک بار برای همیشه .

 

جامِ بلور ، تنها یک بار می شکند . میتوان شکسته اش را ، تکه هایش را ، نگه داشت . اما شکسته های جام ،آن تکه های تیزِ برَنده ، دیگر جام نیست .

 

احتیاط باید کرد . همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز .

 

بهانه ها جای حسِ عاشقانه را خوب می گیرند......................