حال که عزم رفتن داری بگذار بگویم دوست داشتن یعنی شکفتن گل سرخ بر روی بوته تیغ بران،و من دوستت داشتم.زندگی با تو یعنی لیسیدن عسل از لبه تیغ و من با تو زندگی کردم و شیرینی عسل را حتی به بریده شدن زبانم ترجیح دادم،ولی افسوس که این کارها و این از خودگذشتگیها برای کسی بود که تنها عاشق بود.
عشق یک فریب است ولی دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی،عشق در دریای عاشق غرق شدن است ولی دوست داشتن رمز شنا کردن در دریای یکرنگی.تو عاشق بودی و من دوستت داشتم.
زچشم سیه رنگ تو، برداشتم برق نگاهم را و تاجی را که گلهای قشنگش را در بهار عشق تو با اشک چشم پرورانیدم خزان کردم،نه تنها عشق تو......هر عشق دیگری را به دل کشتم،و تنها میروم راه امیدم را.اگر اشکی ز چشمان سیه رنگت فرو آید برای من در این رفتن بدان که قطره ای بوده است از دریای خونینی که هر شب در غمت از دیده روان کردم.هنوز هم ورقهای سفیدی هست ولی امید نوشتن نیست. برو.......برو دیگر خداحافظ.



برو لعل درخشانی شو اندر سینه آنکس که باشد چون خودت
بی حس و بی پروا.



                                                     غم انگیزترین پاییز.............ستاره



                                      

نظرات 11 + ارسال نظر
دختر مهربون چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 08:41 ق.ظ http://n-k-1351.persianblog.com

چی شده ستاره؟ جدی نوشتی ؟ نگرانتم

[ بدون نام ] چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 07:57 ب.ظ http://callsk.persianblog.com

[ بدون نام ] چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 08:00 ب.ظ http://callsk.persianblog.com

عاشقی دروغ نيست ..عاشق موجودی که کامل نيست شدن دروغی بيشتر نيست

***خط سفید*** پنج‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:14 ب.ظ http://whiteline.persianblog.com

سلام.زیبا بود...هر چند من از این جور حرفا زیاد خوشم نمیاد..ولی این یکی قشنگ بود....در ضمن خط سفید دوباره برگشت...منتظرم

سام-رهنما جمعه 18 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:21 ق.ظ http://www.eternaliran.tripod.com

سلام دوست خوبم وب لاگ قشنگی داری و حتماْ روش کار کردی و باتجربه نیز هستی بزار بگم که این جملات تو شبیح این می مونه که/////
پرنده را دوست دارم نه در قفس ---- عشق را دوست دارم نه در هوس ///// تو را دوست دارم تا اخرین نفس
امید وارم ادامه بدین و مطالب جالبی هم بنویسین موفق باشین.....

الکس تکین یکشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 10:10 ق.ظ http://a75.blogsky.com

با سلام خدمت عزیزم ستاره

چیزی شده ؟؟؟ یا اینکه فقط یک متن برخاسته از دلتنگی و خاطرات گذشته است؟؟؟
دل نگرانت الکس مسافر پاییز

مهران یکشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 11:23 ب.ظ

خیلی وبلاگ جوادی داری. من که سرباز بودم سرباز دهاتی ها تو دفترشون از این عکسها می چسبوندن. عین پوستر هایی که توی ترمینال میفروشن. چند تا عکس نیکی کریمی هم بذرا تا کامل بشه. ضمنآْ سایه نخل و قایق در زمینه غروب دریا فراموش نشه.

بابک دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 11:57 ب.ظ http://vladimir.blogfa.com

چی شده؟ چرا اینقدر تلخ؟ گلوی ظریفت طاقت این همه تلخی رو نداره آبجی گلم..... چی شده؟

رامین چهارشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:59 ب.ظ http://smile.persianblog.com

برخیزم دستمالم را بشویم... و بر ریسمان بیاویزم... شب نزدیک است... حرفها دارد چشمانم...

ابوالفضل جمعه 25 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 03:14 ب.ظ http://mangozashteman.persianblog.com

سلام خوبی ستاره جان خوشحالم میبینم مینویسی بسیار زیبا بود موفقباشی

منصور یکشنبه 1 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 07:38 ب.ظ http://mansour22blogfa.com

سلام ستاره
من مدت خیلی زیادی است که این وبلاگ شما را دنبال
می کنم وارادت خدمت شما دارم دست شما درد نکند
همیشه از این جملات زیبا بنویس قربان شما منصور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد