دوباره زنده شده است
زبانه می کشد، زبانه می کشد
می سوزد، می سوزاند
همان که هجایش، مانند انار
سرخ است
از میان تلی خاکستر
زبانه می کشد
و اکسیژن زندگی را
ذره ، ذره می بلعد
و حیاتم را تهدید می کند
سنگینی پلکهایم را حس می کنم
اگر به خواب روم خواهم سوخت
و صدایم را کسی نخواهد شنید
چه باک است،
بگذارید بسوزم
بگذارید در این آتش سوزان بسوزم
تا عبرتی شوم
تا آنان که از دور،
دستی بر آتش دارند، بدانند
به خاکستر اعتمادی نیست
و این آتشی نیست
که آسان خفه شود
بگذارید بسوزم
و با درد خود بسازم
تا بدانند
که این زیبای افسونگر
شیطانی از جنس آتش است
عشق، چه نام با مسمائی
دور بایست
تا جرقه هایش
دامنت را نگیرد
دور بایست
سروده ترانه عزیز
Salam duste aziz, mer30 az webloge zibatoon va mer30 az hame chiz, shad bash o shad zi, life is so beautiful ba dashtane dustani mesle khudet.
Love, Hadi
سلام- عاشق نشدم ولی اسم وبلاگت حالم و گرفت.خوندنش باشه طلبت.
اونجوری نموند و اینجور نمی مونه... حالا صبر کن...می آد اون روز که دلم پیش تو باشه ... حالا صبر کن...
سلام واقعا زیبا بود با ور کنید خیلی خوشحالم که اینجا دوباره بکار کرد
میسوزی و میسوزانی این دلِ غمدیدهام را...... آبجیِ گلم.... سبز باشی
عشق یعنی لحظه های التهاب*** عشق یعنی لحظه های ناب ناب //
عشق یعنی قطره و دریا شدن*** عشق یعنی دیده بر در دوختن //
عشق یعنی در فراقش سوختن*** عشق یعنی در فراقش سوختن// همیشه بهاری باشی **
و این سوختن گاهی با همه سوزش دلنشینه