هزار بار آسمان را قسم دادم که دیگر به چشمان گریان من نگاه نکند.
من از حقیقت بی پایان از تصویری بی نشان،از عشق یک آهو می ترسم من از روزگار سنگدل از بایدها و نبایدها می ترسم،می ترسم از آغاز هر سرنوشت و از طلوع هر زیبایی.من از روح سرگردان زندگی،از گریزان بودن یاران می ترسم،از صدای پای رهگذران می ترسم.از آنچه هستیم و هست می ترسم از جاده بی انتهایی که عاقبت مرا آواره خود خواهد ساخت می ترسم.از لحظه ها و ساعتهایی که مرا نیز همانند خودشان بی عاطفه کرد .می ترسم از خود فراموشی دلهای پاک. می ترسم از آشنایی با تو که آغاز سرنوشتم را بدست گرفت.می ترسم از شبهایی که فقط با نفسهای گرم تو زنده بود.می ترسم از سکوت تو،سکوتی که مرد غریبه را هم به تنفس وا می داشت می ترسم،نمی دانم آیا لحظه ای فرا می رسد که تو مرا فریاد کنی،فریادی که تن یخ بسته ام را قطره قطره آب کند.............
سلام.مرسی بهم سر زدی و من با اسم بلاگت خیلی موافقم درسته که بلاگ خودم همه اش راجب عشق و عاشقیه ولی به عشق اعتقاد ندارم...
آمده ام برای اندکی هوایی تازه...مهر افزون..خوش زی..
سلام . نبینم گریه کنم خانومی . برات آرزوی خوشبختی دارم . منو عروسی دعوت کن .
سلام ! به منم لینک میدی ؟!
من از پایان میترسیدم و آغاز کردم...
سلام عزیزم...خوبی ستاره جان؟ خیلی قشنگ بود.... ترس یک میانه زندگی هست..که روبرو شدن با آن زندگی را از سکوت نجات میدهد.... مبارزه کن با سکوت... فریاد همیشه انسان را محکم میکند....سبز باشی
سلام دوست خوب من* چطوری عزیز؟* خوشکل میگذره* عالی بود مثل همیشه* منم یه شعر دارم برات بازم مثل همیشه:رفته ای از تو فقط یک یادگاری مانده است / ازتو یک لبخند ، با من بیقراری مانده است /
رفتی و بی حضور تو یاد تو کمرنگ شد / بعدتو بامن فقط چشم انتظاری مانده است/
چون نسیم از یادگار آبی آب آمدی / ساعتی نشسته رفتی ، غباری مانده است /
از هجوم لحظه های بی تو در این روزها / شاخه های ترد و تنهای بهاری مانده است …/
پایدار باشید
سلام فقط در یک کلمه بگویم فقط انسان باید از خدا بترسد نه از هیچ چیز دیگر با امید بخدا تمام گرههای محکم براحتی باز میشوند اگر از ته ته قلب خدا را فریاد زنی
اگر خود را بخدا بسپارید مطمئننا رستگار خواهید شد ودیگر این حرفها را نخواهید زددرست است بعضی از این عشقها دروغ است
تو مثل خواب و رؤیا پا مى ذارى رو شبهام... گریه دیگه تمومه تو خنده اى رو لبهام... باز مى گیرم تو دستام دستاى بى ریا تو... حس مى کنم تو گوشم صداى آشناتو... اشاره کن گل من که باز سحر تو راهه... فصل من و تو اینجا پشت شب سیاهه... تو یار من مى مونى دوست دارم همیشه... عشق تو از دل من هرگز جدا نمى شه... تو از کتابا مى یاى از ته دنیا مى یاى... چشم انتظار مى مونم تا باز تو از راه بیاى... نجابت نگاتو به عالمى نمى دم... ببین که از تو چشمات به آسمون رسیدم... بیا بیا که بى تو صداى من مى گیره... نذار پرنده ى عشق کنج قفس بمیره... سبد سبد ترانه تو راه تو مى ریزم... خودت که خوب مى دونى دیوونتم عزیزم... نجابت نگاتو به عالمى نمى دم... ببین که از تو چشمات به آسمون رسیدم... بیا بیا که بى تو صداى من مى گیره... نذار پرنده ى عشق کنج قفس بمیره
ترس هم زندگی رو زیبا میکنه ٬ هم به پای اندیشه ی انسانی بند میزنه ....... ترس هم نجات دهنده ی عشقه ٬ هم آزاردهنده ی معشوق ........ ترس هم آبادکننده ی آیندست هم ویران کننده ی حال ...... ترس را نمیتوان صفتی قایل شد .....
امید وارم ترس تو هم نیکو صفت باشه ....
سلام..........وای چه وبلگ خوشکلی داری...به منم سر بزن..نظرت در مورد لینک چیه؟؟؟؟
با اجازتون لینک وبلاگتون رو تو وبلاگم گذاشتم... ... بیا... بیا باز هم مثل همیشه دستامو بگیر و منو پابه پاى خودت ببر تا لب ساحل... تا توى دریا... بیا و دستامو بگیر و منو ببر تو دریا و بعد دستمو ول کن و وقتى دارم غرق مى شم ببین که چه جورى دست و پا مى زنم و صدات مى کنم و التماست مى کنم تا کمکم کنى... بیا و ببین که ماهها و سالهاست دارم همونجورى دست و پا مى زنم و صدات مى کنم و تو اما نمى دونم چت شده... روتو برگردوندى و گوشاتو گرفتى و نمى خواى که باور کنى یکى اونور تر,... توى یه دریاى بزرگ داره غرق مى شه و دست و پا مى زنه و حضورت رو , وجودت رو و بودنت رو تمنا مى کنه... بیا... بیا اینجا و پاتو بذار رو قلبم و ببین که شکسته و نمى شه ازش عبور کرد... بیا... بیا و دستهامو تو دستاى گرمت بگیر و ببین که مثل قطب شمال یخ زده... ستاره...
سلام وبلاگ قشنگی داری . شاد باشی . ترس برادر مرگه .
سلام من هم عاشقی رو دورغ میدونم چون عاشق واقعی ............... به من سر بزنی خوشحالم میکنی فعلان بای بای
سلام * خوبی عزيز* چند باره که ميام بهت سر می زنم * هر بار با ديدن اين نوشته دلم ميگيره* کاری از دستم بر نمياد جز اينکه تو رو به شعر مهمون کنم* يك نگه مي خواستم من از شما ، چيزي نه بيش / يك تبسم ، يك كلام اشنا ، چيزي نه بيش
يك سلام و هان چطوري ، يك خداحافظ رفيق / مهركي بي خرج و مثقالي صفا ، چيزي نه بيش
يك در نيمه گشوده ، سايه اي در انتظار / وهم يك ديدار دريك ردّپا ، چزي نه بيش
سوز را رنجير بگشودن ، رها كردن به خويش / يك بيابان گلايه با خدا ، چيزي نه بيش *بازم ميگم بخشيد* اگه کاری از دست اين حقير بر مياد بفرماييد * با اينکه می دونم بر نمياد و تازه شما هم .........* پايدار باشيد
خسته ام از تاب بی تابی نمی آیی چرا ؟ ... روز و شب در فکر و بی خوابی نمی آیی چرا ؟... گشته ام در شهر آواره گرفتار خیال ... بی تو در شبهای مهتابی نمی آیی چرا ؟ ... هر چه با دل گفتم از هجران تو باور نکرد... گوییا باور نمی دارد که نایابی نمی آیی چرا ؟ ... دشت قلبم از فراقت خشک شد بی آب شد ... باغ وگلشن شدکویرازفرط بی آبی نمی آیی چرا ؟... مرد بعد از رفتنت برنا دل بیچاره ام ... بحر جانم گشته مردابی نمیآیی چرا ؟... رفتی و رفتند با تو از دل و دنیای من... شادی و لبخند شادابی نمیآیی چرا ؟
سلام . مبارک باشه
سلام. وبلاگ زیبایی دارید عشق اگه دقت بشه دروغ نیست
مثلا همین عشقهای کامپیوتری همش دروغه
ولی عشق بخدا هیچ وقت دروغ نیست
سلام . اینجا خیلی قشنگه!
عشق خیلی خوبه ! دروغ نیست!
ولی هر محبتی رو نمیشه عشق معنا کرد .....
هر گرمایی گرمای عشق نیست
سلام..خوبی؟
این متن چه قدر قشنگه..!
اما به نظر منم عشق دروغ نیست..!بعضیا بد نامش کردن..
خوش باشی..
سلام. تا وقتی کسی کینه را در دلش جای بده نتنها عشق بلکه زندگی کردن هم براش دروغه و هرکس کینه را از خودش دور کنه دیگه هیچ چیزی براش دروغ نیست
کینه بد چیزیه
سلام. خیلی وقته نتونستم به بلاگتون سر بزنم. شرمندم . سرم خیلی شلوغ بوده. اما خیلی بلاگت با حاله هر چند نوشته هاتو از یه لحاظهایی ....
وااااای . این جا رو ببین خدا جون !! ...چه قدر ماه شده !! خیلی خوشگله ستاره جونـــــــــــــــــــــی !! ... کاشکی آپدیت هم می کردیا !!
سلام نازنین *خوبی عزیز۸بابا قالب عو ضکردی مطلب جدید نزدی* خبریه* فرا رسیدن ماه مبارک رمضان رو به شما تبریک میگم* دعا کنید مارو با قلب پاکتون که اجابت میشه* پایدار باشید